امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

امیر محمد و من

شعر های من

1390/9/7 11:39
نویسنده : لیلی
2,050 بازدید
اشتراک گذاری

شعر عروسک

عروسک خوشگل من بشین کنار دل من      

  شب شد لالا کن شب شد لالا کن

دختر ناز خوب من  نازنین محبوب من       

  شب شد لالا کن شب شد لالا کن

سر شبی عروسک من به دل مامان وبابا خودشو جا می کنه

 می ره لالا می کنه

نه دیگه گریه می کنه نه دیگه دعوا می کنه

نه مثل بچه های بد داد و غوغا می کنه

شعر خانواده

مامان جون من چه مهربونه دوستش دارم خیلی زیاد خودش می دونه

یه شاخه گل هدیه ماست برای مادر اونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتر

بابای خوبم چراغ خونست دستای گرم اون برام یه آشیونه ست

یه شاخه گل هدیه ماست برای بابا اونکه همیشه سایه اش روی سر ماست

 داداش جون من لنگه نداره وقتی میاد برای من شادی می یاره

یه شاخه کل هدیه ماست برای داداش خدای خوب و مهربون مواظبش باش

خواهر خوبم چه نازنینه برای من فرشته روی زمینه

یه شاخه گل هدیه ماست برای خواهر که خوب و مهربونه اون مثل یه مادر

ما همه هستیم یه خونواده خونه داریم کوچیک و قشنگ و ساده

هر کسی تو خونه خود دلخوش و شاده شکر خدا داده به ما یه خوانواده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)